۲ اسفند ۱۳۹۵، ۱۳:۴۶

نامه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) به وزیر علوم

نامه بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق (ع) به وزیر علوم

بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق در انتقاد به مشکلات حوزه آموزش عالی و جریان علمی کشور نامه ای به وزیر علوم نوشت.

به گزارش خبرگزاری مهر، در پی حضور وزیر علوم در دانشگاه امام صادق و درخواست رسمی بسیج دانشجویی از مسئولین دانشگاه مبنی بر اختصاص تریبون دانشجویی برای بیان سوالات دانشجویان و پاسخگو بودن وزیر، علیرغم فراهم نشدن این فرصت و مخالفت با آن، بسیج دانشجویی ضمن دعوت از وزیر علوم برای حضور و پاسخگویی در پیشگاه دانشگاه و دانشجویان، برخی از انتقادات و ابهامات مهم کارنامه عملکردی دکتر فرهادی را در نامه ای مهم انتشار داد که بخش هایی از آن به شرح زیر است :

«یکی از دغدغه‌های اساسی دانشجویان، توجه به «رشد و شتاب علمی کشور» است. پس از روی کار آمدن دولت یازدهم متاسفانه شاهد کاهش شیب رشد علمی کشور هستیم. از سویی دیگر علوم تولیدی نیز عمدتا متناسب با نیازهای کشور نیست و کمتر از ۱۵ درصد پایان‌نامه‌های دانشگاهی، کاربردی است و این خود شاهدی بر این مدعاست که علی‌رغم تاکیدات مکرر و مستقیم مقام معظم رهبری مبنی بر حفظ شتاب رشد علمی و تناسب میان علوم تولیدی و نیازهای کشور، هنوز در این زمینه اقدام جدی از سوی وزارت علوم صورت نپذیرفته است و همین امر موجب نگرانی جدی ماست.

از سویی دیگر علیرغم تذکرات مکرر مقام معظم رهبری مبنی بر تحول در علوم انسانی، پالایش منابع درسی و حرکت به سوی تولید «علوم انسانی اسلامی» و علوم اجتماعی مبتنی بر جهان بینی توحیدی، هنوز اقدام شایسته‌ای از سوی آن وزارت‌خانه به منظور تحقق این موارد صورت نپذیرفته است.

انتظار آن بود که وزارت علوم در کنار رشد کمّی رشته‌های علوم انسانی، اهتمام ویژه‌ای نسبت به رشد کیفی و متناسب با جامعه ایرانی و برآمده از نگاه اسلامی داشته باشد، اما در موارد متعددی به دلیل نبود منابع متناسب علمی برای تدریس، کم توجهی به اقتضائات علوم انسانی، عدم تامین اعتبارات، بی‌اعتمادی به اساتید جوان و انقلابی و همچنین عدم همراهی اساتید فعلی، شاهد آن هستیم که حتی برخی اصلاحات نصفه و نیمه نیز به سرانجام نرسیده است و به وضوح کم‌توجهی وزرات علوم در این مقوله قابل شناسایی است.

برای دانشجویان مشهود است که منابع اصلی مطالعاتی و سرفصل‌های دانشگاهی در عرصه علوم انسانی، ناکارآمد و غیرکاربردی بوده و محصول مفید آن متناسب با نیاز نظام مقدس جمهوری اسلامی نیست و در بسیاری از موارد اصلا بومی نبوده و ترجمه آثار متفکران غربی است، در حالی که فعالیت‌های در خور توجهی در شاخه‌های مختلف علوم انسانی در مراکز پژوهشی متعهد صورت گرفته است که به آن‌ها فرصت ارائه‌ای داده نشده است.

ماحصل چنین رویکردی، قرارگرفتن در سیطره نظام اندیشه‌ای غیر ایرانی-اسلامی و عدم توانایی پاسخ به شبهات وارده از آن و در نتیجه و در عمل، نیروسازی برای مبارزه با مبانی تفکر انقلاب اسلامی در داخل دانشگاه‌های کشور با هزینه بیت المال است!

همچنین وضعیت پژوهش‌های علوم انسانی و نقش وزارت علوم در پدید آمدن شرایط فعلی، از ابهامات دیگری است که نگرانی‌ها در مورد ادامه‌ی وضعیت نامطلوب فعلی را تشدید می کند.

ضعف مشهود در تولیدات علمی و پژوهش‌های علوم انسانی که عمدتا برای ارضای تکالیف قانونی و نه رفع نیازهای واقعی و به سفارش مراکز دولتی صورت پذیرفته، باعث ابتر ماندن این فعالیت‌ها در عرصه واقعی شده است.

در شرایطی که بیش از ۴۵ درصد دانشجویان کشور در رشته‌های علوم انسانی تحصیل می‌کنند، تنها چیزی حدود ۲ درصد از مقالات بین المللی کشور در اختیار علوم انسانی است.

از سویی دیگر کمتر از نیم درصد تولید ناخالص داخلی کشور به پژوهش اختصاص یافته است که از این نظر در رده کشورهای ضعیف جهان قرار گرفته‌ایم و پر واضح است که از این رقم نیز سهم بسیار ناچیزی به علوم انسانی خواهد رسید و ناگفته پیداست که بخش عمده‌ای از این مبالغ نیز هیچ‌گاه توسط دستگاه‌های ذی‌ربط تخصیص داده نمی‌شود، بلکه بنابر آمار موجود، چیزی حدود ۹۷ درصد بودجه پژوهشی صرف حقوق کارکنان دستگاه‌ها می‌شود.

این در حالی است که براساس سیاست‌های ابلاغی مقام معظم رهبری، سهم پژوهش از کل تولید ناخالص داخلی کشور باید ۴ درصد در افق چشم انداز ۱۴۰۴ برسد، رقمی که با توجه به احوالات این روزهای وزارت علوم و ایضا دولت، و همچنین فرصت اندک باقی مانده، دستیابی به آن تقریبا محال است.

همچنین حمایت وزارت علوم از مجموعه‌های فعال و کارآمد در عرصه تحول در علوم انسانی بسیار ناچیز و دور از شأن ستادی و هدایتی آن مجموعه است. حتی در موارد متعدد، معاونت‌های آن وزارتخانه تبعیض واضحی را در حمایت از طرح‌های دانش‌بنیان مجموعه‌های فعال دانشجویی روا داشته و اصولا رسالتی برای خویش در قبال توجه به این مجموعه‌های متعهد قائل نبوده‌اند.

متأسفانه نفوذ افراد متخصص غیر متعهد در وزرات علوم، فرصت بهره‌مندی مجموعه‌های فعال علمی از ارتباط با وزارت علوم و استفاده از حمایت‌های آن را سلب کرده است. این فاصله، آن وزارت‌خانه را از فضای واقعی مراکز علمی و پژوهشی دور کرده و سیاست‌های آن را در امور انتزاعی و شعاری محدود کرده است.

نظر به اهمیت و ضرورت ایجاد فضای آزاداندیشی در دانشگاه‌ها و اجتناب از رویکردهای بسته و امنیتی، علی‌رغم آن‌که انتظار ایجاد چنین فضایی از یک دولت کاملا امنیتی و مخالف آزادی‌های مشروع، کمی دور از واقع است؛ اما اقل انتظار آن بود که برخوردی مناسب‌تر با مطالبه مقام معظم رهبری مبنی بر برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی در مجموعه وزارت علوم صورت می‌پذیرفت.

 حال آن که با گذشت چندین سال هنوز ساز و کار کرسی آزاد اندیشی در هاله‌ای از  ابهام و مصلحت‌اندیشی قرار دارد و پیچیدگی‌های بروکراتیک و ممیزی‌های غیر علمی، دقیقا نقطه مقابل آزاداندیشی مقصود در کرسی‌های آزاد اندیشی مطلوب است.

پر واضح است که کرسی آزاداندیشی با برگزاری نمایش ازپیش‌طراحی‌شده بسیار متفاوت است و بین ژست آزاداندیشی با حریت فکری واقعی فاصله‌ای معنادار وجود دارد. در این میان طرح‌های علمی مستقل دانشجویی در این راستا، در پیچ و خم و بروکراسی وزارت علوم، هفت‌خوان رستم را جهت تایید شدن طی می‌کند و نهایتا بی‌سرانجام رها می‌شود.

نمایشی شدن کرسی‌های نظریه پردازی در کنار کرسی‌های آزاداندیشی نیز، درد دیگری است بر پیکره‌ی نظام علمی کشور. واقعیت امر آن است که چنین کرسی‌هایی بیش از آن که مجالی برای تولید علمی و حرکت در مرزهای دانشی باشد، محلی برای پر کردن رزومه و استفاده از مزایای ارتقای کاغذی و گزارش‌نویسی برگزارکنندگان است. بی‌تعارف از دل چنین تئاترهایی، علم بیرون نمی‌آید.

یکی از ابهامات اساسی دیگر در عملکرد وزارت علوم در توجه به مقوله تربیت و عنایت به عدم استعمار نوین دانشگاهی در رابطه با نسبت استاد و دانشجو در پژوهش‌های متناسب با نیاز و علایق دانشجویان و اساتید است و به نظر می‌رسد ضابطه کارآمدی در این باب از سوی وزارت علوم وجود ندارد.

افزایش وحشتناک آمار تقلب‌های علمی از یک سو و عدم عنایت به لایحه مقابله با تقلب در آثار علمی که صدمات جبران‌ناپذیری به وجهه علمی کشور وارد ساخته است، موجب انتقاد جدی به عملکرد وزارت علوم شده است.

سیاست زده کردن فضای دانشگاه‌ها نیز از عادات بد دولت است که به شکلی آشکار، دانشگاه‌ها را به ابزاری در معادلات قدرت تقلیل می‌دهند و این گونه رفتارها مغایر شأن دانشگاه است. بگذریم از انتقادات گسترده به فضای فرهنگی حاکم بر آموزش عالی که از شدت تکرار، به روزمرگی رسیده است.

اساسی‌ترین نگرانی حال حاضر را می توان روند افسارگسیخته‌ تلاش‌های متهورانه‌ حلقه‌ای در وزرات علوم برای هموار ساختن مسیر نفوذ علمی به کشور دانست. ابهامات و سوالات بسیاری در مورد دیپلماسی علمی و عملکرد حضرتعالی به عنوان وزیر علوم در این عرصه وجود دارد.

در سال اخیر بیش از ۵۰۰ هیات خارجی در ایران حاضر شده‌اند و به نظر می‌رسد اعتقاد وزارت علوم بر استفاده حداکثری از فضای به وجود آمده برای بین المللی کردن آموزش عالی کشور است، اتفاقی که در سایه عقد ده‌ها تفاهم‌نامه و تعریف پروژه‌های متعدد علمی با برخی مراکز مسأله‌دار خارجی است.

همچنین تلاش‌های حضرتعالی در راس وزارت علوم برای همکاری همه جانبه با یونسکو و اقدام در جهت تسریع روند پیاده‌سازی سندی فاجعه آفرین تحت عنوان برنامه آموزش ۲۰۳۰، موجبات نگرانی جدی ما را فراهم آورده است که هر چه در این باب بگوییم کم گفته‌ایم.

این‌ها تنها گوشه‌ای از دردها و مشکلات جریان دانشگاهی کشور است؛ شرح و بسط این مطالبات و رفع بی‌خبری‌های جنابتان از رویه‌های ظالمانه و غیر قانونی برخی دانشگاه‌ها در قبال اساتید و دانشجویان این مرز و بوم فرصتی مفصل را می‌طلبد.

انتظار ما دانشجویان آن است تا حضرتعالی با توجه به لزوم احترام به جامعه دانشگاهی و دانشجویی کشور، ضمن تخصیص فرصتی مناسب جهت حضور در بین دانشجویان و تلاش جهت رفع ابهامات و شنیدن انتقادات و دغدغه‌های دانشجویی، گامی مهم در جهت اصلاح رویه‌ها به منظور تحقق اهداف انقلاب اسلامی در زمینه آموزش عالی برداشته و ضمن همدلی با جامعه دانشگاهی و مطالبات دانشجویی، در ماه‌های آخر دولت تدبیر و امید، نمره منفی گریز از پاسخگویی در جمع دانشجویی را از کارنامه وزارت علوم پاک کنید.»

کد خبر 3912511

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha